کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
یلدایلدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

فرشته زندگی ما kimiya omidetayebe

فرشته نویسنده وبلاگ هستم

سرسره بازی

امروز  هوای مشهد کمی گرم بود برای تو که در هوای داغ خوزستانی زیاد سخت نبود    با مامانت وآجی .من ساعت 4 راه افتادیم  که بریم طرقبه اما دربین راه از بس که تو گفتی عمه عسل بریم   مدرسه عمه عسل رفتیم خانه محله شهرداری وتو کلی تاب وسرسره بازی ولگو وپرش تو استخر توپ بازی   کردی وحسابی بافعالیتی که کردی عرق کردی ماشاالله به اون انرژیت وکلی عکس گرفتیم وبعدازآن راه    افتادیم بطرف طرقبه ودر آخر عنبرون آش رشته جانانه ای نوش جان کردیم خیلی خوش گذشت          ...
31 خرداد 1390

معرفی سایت

کیمیاجون برای تو ودیگر بچه ها این سایت بنظر مفیده  کتابخانه ی کودک که شامل داستانهای فارسی وانگلیسی  شعر ضرب المثل وچیستان را میزارم تا مامانا بای بچه هاشون استفاذه کنند  www.koodakan. org   امیدوارم مورد استفاذه شون قرار بگیره   ...
28 خرداد 1390

خاطرات من برای کیمیاجون خاطره شماره ( 1 )

امروز میخوام از خاطرات دوران معلمی بگم خاطرات خوب روستا  شب روستا وصدای جیرجیرکهاوگاهی    صدای واق واق سگ گله و اول غروب هنگام بازگشت گله از چرا به روستاوصدای زنگوله های گردن     گوسفندان    نمیدونی چه حالی داشت شب که میشد برق نداشتیم اول غروب دلمون میگرفت دوری از   خانواده هم مزید بر علت بود رادیوی باطری دار ما هم کمی آخرهفته که میشد لنگ میزد وگاهی شبامون   بااشک وگریه میگذشت واین اولین تجربه های من وهم اتاقیم بنام فهیمه بود که داشتیم در دوری   ازخانواده کسب میکردیم اتاقی داشتیم محقر اما کم کم دلامون بهم عادت کرد وخودمونو با هم وفق   دادیم وشدیم دو خواهر دو ...
28 خرداد 1390

تونمره ی چندی

یکی دلش به صد دل بنده یکی صددل به یک دل می بنده  یکی یه دل به یک دل میبنده وتا آخر پایبنده یکی نمیدونه دلش به کی بنده  یکی هربار به یکی دل می بنده  یکی دل میبنده که بخنده  یکی هم دلش آکبنده مونده به کی دل ببنده یکی هم مثل من به تو دل میبنده حالا خودت بگو دل تو به کی بنده اصلا بگو دلت نمره ی چنده  الهی که دلت شاد ولبت خندون وروزگارت همیشه باب دلت باشه ونمره توبیست باشه ر  20 ...
27 خرداد 1390

به به خانم خانما خوش اومدین به مشهد

سلام عزیزم خوش اومدی عمه عسل دلم برات یک ذره شده بود    بله کیمیاخانم به عرض مبارک شما برسونم که امشب شب ولادت مولای متقیان حضرت علی (ع) است   وشما برای زیارت اما هشتم  ودیدن باباحجونی ومامان چونی اومدی مشهد هردفعه که میای کلی تغییر   کردی بزرگ شدی قد گشیدی آخه الان وقت رشدوبالندگی توست  باباامیدهم تواون گرمای خوزستان تنها   گذاشتی ا مشب روز پدره ما مسلمونا این روز را خیلی گرامی میداریم امیدوارم وقتی بزرگتر شدی واین   چیزارودرک کردی مطالب این وبلاگ برات جالب باشه امشب اولین شب اعتکافه واغلب مردم مومن و   باایمان جهت عبادت وبندگی وخودسازی به مساجد ویا حرم امام رضا (ع) رفته و...
26 خرداد 1390

سالروز ولادت مرد خدا مبارک

یکی بود یکی نبود سالیان دور  که عمه عسل بچه بود وعزیزونازدردونه باباش بود وبه حکم اینکه بچه آخر وته   تقاری بود خیلی مورد توجه همه بودودرست تو همین ماه خرداد درست روزایی که تو فصل امتحانات بود   باباش پرواز کرد ورفت اونجایی که همه میرن ومنو تنها گذاشت   یک بچه کلاس دوم دبستان که دوست داره هرزمانی دست محبت پدر رو سرش باشه از این نعمت   محروم شد تا اومدیم بجنبیم دیدیم زمان زود گذشت وعمه عسل تو در لباس معلمی خدمت به بجه ها رو   شروع کرد وهمیشه حواسم به بچه هایی بود که مثل من این نعمت رو از دست داده بودند   امروز دلم هوای اون روزارو کرد  اینا رو نمی نویسم که تو دلت بگیره مینویسم که ...
24 خرداد 1390